کد مطلب:181006 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:268

جایگاه و موقعیت ها
ضرورت دارد قبل از سخن گفتن درباره ی نقش امام سجاد علیه السلام در جنبش تاریخی اسلام، ابتدا، یادآور این مسئله باشیم كه هر كدام از امامان اهل بیت علیهم السلام، آنچه كه برای پیش برد جنبش اصلاحگر اسلام در نظر گرفتند، با توجه به مسائل اجتماعی و فكری و سیاسی مربوط به امت مسلمان در آن دوره بوده است. هم چنین، نقش ساختار اجتماعی مربوط به آن زمان و آنچه كه در آن می گذرد را در نظر می گرفتند و این كه چه كسانی در آن دوره زندگی می كردند. به همین دلیل اختلاف میان نقشه های امامان را مشاهده می كنیم، زیرا هر كدام از آنها، راه و روش مخصوص به خود و ابزار ویژه خود را داشت.

حتی ممكن است امام چندین راه و روش و نقشه در نظر بگیرد، آن هم با توجه به موقعیت ها و تغییر و تحول اجتماعی و سیاسی موجود در آن دوره. درست مانند این مسئله را نزد حضرت علی علیه السلام و دو پسرش، امام حسن و حسین علیهماالسلام، و حضرت سجاد علیه السلام می یابیم و آن را مورد بحث و گفتگو قرار می دهیم: برای مثال، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را در نظر می گیریم كه در دوران خلافت خود آن را به سه مرحله تقسیم نمود: در این مرحله اول او را سرباز گوش به فرمان و باانضباط می یابیم كه تنها در اندیشه ی جنگیدن است، ولی در جای دیگر او را فرستاده ای می یابیم كه جهت رساندن رسالت الهی به پیش می رود، كه این همان اتفاقی است كه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله رخ داد. اما در زمان ولایت، ترجیح داد كه اصالت شریعت اسلامی را حفظ كند و بیشترین سعی و كوشش وی در اجرای سیاست كلی و راه و روش آن در



[ صفحه 33]



زندگی اجتماعی آن زمان بود، طوری كه قرآن كریم را جمع آوری نمود و به راهنمایی حاكمان پرداخت، تجاوزگران را نصیحت كرد، و آن ها را از منحرف شدن از راه راست برحذر می داشت، و مردم را به راه حق راهنمایی كرد.

زمانی كه امت مسلمان زمام امور را به آن حضرت سپردند، وی راه و روش و تاكتیك خود را به كلی دگرگون ساخت. تمام كج روی ها را از بین برد، و حاكمان شهرها را تغییر داد. و به اصلاح حكومت و اداره اقتصاد پرداخت. و یك برنامه ی اصلاح گر و راستین بنا نهاد. پس از آن به جنگیدن با كسانی كه از فرمان او سرپیچی كرده بودند، پرداخت.

این موارد در خلافت حضرت امام حسن علیه السلام نیز مصداق داشت. ایشان در زمان پدرشان روشی را در نظر گرفته بود و زمانی كه همه چیز به نفع حزب اموی تغییر یافت، روش دیگری را در پیش گرفتند.

در دوران حكومت هر امام، بنا به موقعیت های عمومی موجود، راه و روش حكومت خود را تعیین و یا این كه بنا به مقتضیات زندگی مسلمانان، راه و روش خلافت خود را طرح ریزی می كرد. اگر امام با آگاهی و هوشیاری كامل نقشه های خود را طرح ریزی می كرد، بسیاری از امت مسلمان دچار مشكل می شدند، مثلا در زمان حكومت امام حسن علیه السلام از او درخواست می شود، كه مثلا، آن طور رفتار و در زمان امام حسین علیه السلام طوری دیگر. و در سیره ی ائمه علیهم السلام مشاهده می كنیم كه هر كدام از امامان دلیل تغییر روش خود را با امام دیگر بیان می كند، مثلا امام حسن علیه السلام چندین مرتبه دلیل سازش با معاویه و اعلام آتش بس را توضیح می دهد و این كه این روش مناسبترین روش است و اگر روش دیگری را در نظر می گرفت، نمی توانست پایدار بماند. ایشان می فرماید: ابوسعید: دلیل سازش من با معاویه، همان دلیل سازش رسول خدا صلی الله علیه و آله با بنی ضمیره و بنی شجع و مردم مكه است، زمانی كه حدیبیه را ترك نمود. و آنگاه به



[ صفحه 34]



بشیر همدانی می فرماید: من به وسیله ی صلح با معاویه خواستم كه جنگیدن را از شما دور كنم. [1] .

امام حسین علیه السلام دلیل قیام پیروزمندانه اش، و ابهامات این واقعه را این چنین بیان می كند: خداوند خواست كه مرا كشته ببیند [2] وی توضیح می دهد كه بهترین راه برای برخورد با كج روی ها و انحرافات همانا به كار بردن سلاح است كه باعث به شهادت رسیدن خود و همراهانش می شود، كاری كه خداوند خواستار آن است.

در راه مكه، عباد بصری به امام سجاد علیه السلام گفت: جهاد و سختی اش را كنار گذاشتم و قصد زیارت خانه ی خدا را كردم: «ان الله اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم» همانا، خداوند اموال و جان مؤمنین را از خودشان خرید. حضرت جواب داد: بقیه ی آیه را بخوان «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنكر و الحافظون لحدود الله و بشر المؤمنین» [3] .

از توبه كنندگان، پشیمانان، خداپرستان، حمد و شكر نعمت گزاران، روزه داران، نماز با خضوع گزاران، امر به معروف و نهی از منكر كنندگان، و نگهبانان حدود الهی (همه اهل ایمانند) و به مؤمنان بشارت ده..

سپس فرمود: اگر مؤمنین آن طوری كه در آیه آمده ظاهر شوند، این تأثیری روی جهاد ندارد. [4] با این جواب مخصوص امام سجاد علیه السلام سیاست خود را مشخص می كند، و چگونگی ادامه ی نهضت و به كارگیری جنبش اصلاح گر خود را در آن زمان و دلایل قانع كننده برای ادامه ی آن را بیان می كند. گذشتن از نهضت مسلحانه و برخورد انقلابی



[ صفحه 35]



امام علیه السلام با حكومت اموی به دلیل عشق به دنیا و زیبایی های آن نبود، آن طوری كه عباد بصری گمان می كرد.

دلیل آن این بود كه تجهیزات نظامی به اندازه ی كافی در دسترس نبوده است. و در آن وقت صلاح نبود كه كسی با حكومت وقت درگیر شود، زیرا كه نتیجه معكوس می شد. به همین دلیل امام یك روش اصلاحی و جدیدی را در پیش گرفت.


[1] اشعة من حياة الامام الحسن.

[2] اشعة من حياة الامام الحسن.

[3] سوره توبه / آيه 112.

[4] مناقب آل ابي طالب - ج 1 - ص 3.